سفارش تبلیغ
صبا ویژن

برف غافل کننده بهاری - نوشته های یغما


ساعت 9:22 صبح یکشنبه 85/9/12

برف غافل کننده بهاری دیروز و پریروز چنان چهره شهرمان را سفید و زیبا کرد که شاید هیچ گاه در زندگی منتظر این همه سفیدی نبودیم !

و شاید اوایل بارش آن نیز کمی به بارش این نعمت الهی اعتراض کردیم!آخر همه اتوبان های مان را بسته بود و کمتر راهی برای آمد و شد مان گذاشته بود! آخر اعصابمان را بهم ریخته بود و سردمان هم شده بود!آخر آخر آخر...هزارتا از این آخر ها رو هم که کنار هم بذاریم بازهم در حال کوبیدن میخ توجیح بر دیوار عقلیم!

چشمانمان را باز کنیم که بهار سفیدی و زیبایی ، برف شادی آفرین زمستانی ، نشانه دوستی هنوز خدا با ما دوباره آمد !

و این پرده دوم صحنه بود که برخی در همان اتوبان های کاملا بسته شده از ماشین ها بیرون آمده بودند  برف بازی میکردند می خندیدند ، گاهی صداهای آهنگ و حتی مداحیشان را برای نشان دادن خوشحالیشان زیاد می کردند و این ها همه نشانه خوشحالی شان بود.

هر چند که بازهم از این نعمت الهی فقط برخی قسمت های خاص شهرمان بهره مند بود اما ...

خداروشکر دوسه روزی هست که حسابی با برف داریم آشنا میشیم ! همیشه در این فکر بودم که چرا در زمستان که همه ما لباس های تیره و گرممان را می پوشیم ، زمین لباس سفید شاید مثل عروس بر تن می کند!


¤ نویسنده: یغما

نوشته های دیگران ( )

خانه
وررود به مدیریت
پست الکترونیک
مشخصات من
 RSS 

:: بازدید امروز ::
4

:: کل بازدیدها ::
103946

:: درباره من ::

برف غافل کننده بهاری - نوشته های یغما

:: لینک به وبلاگ ::

برف غافل کننده بهاری - نوشته های یغما

:: اوقات شرعی ::

:: لینک دوستان من ::

خاطرات یک حاج آقا
خاطرات برسا(‏خاطرات روزهایی بارانی!)
عاشق

:: لوگوی دوستان من ::



:: آرشیو ::

تابستان 1386
زمستان 1385
پاییز 1385
زمستان 1383

::وضعیت من در یاهو ::

یــــاهـو

:: خبرنامه وبلاگ ::