سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پاییز 1385 - نوشته های یغما


ساعت 6:43 عصر چهارشنبه 85/8/17

سلام

 بازهم میگویم که قصد بنده نه تأیید نه رد است اما از آنجا که بسیاری از دوستان وب نویس تمام هم و غمشان خراب کردن این بازیگر شده ست برخودم لازم میدونم تا صحبت های مثبت در رابطه با ایشون رو هم بنده در حد توانم نشر بدم

متنی که خود خانم امیر ابراهیمی نوشته:


انسانها ، متمدنین ، روشنفکران ، اشرفین مخلوقات و ای دیگران ؛ من اولین و آخرین نفری نخواهم بود که شایعات و اکاذیبی این چنین به او نسبت داده می شود.

بار سنگین بی حرمتی و تهمت را بر دوش ، با دلیل بی گناهی تحمل کردیم. از ما که گذشت ، اما سوال این است ؛ اگر هتک حرمت هایی نه برای آدمی که می شناسید ، نه برای مثلاً زهره شوکت ، که برای شخصی عادی اتفاق بیافتد چه باید بکنیم؟

- بنی آدم اعضای یک پیکرند
بعضی وقتها بد نیست که خودمان را جای دیگری بگذاریم ( این درس تمام ادیان است ) دقیقاً جای دیگری و نه فقط به رسم دلسوزی. من به خاطر شما ، خودم را جای پدری می گذارم که هر روز چشمهای غمگین دخترش را برای دلداری می بوسد و شاید نمی فهمیم که در خلوتش و خودم را جای مادری می گذارم که با شنیدن خودکشی جگرگوشه اش ممکن است همان لحظه قلبش را ببازد و خودم را جای رفیقی می گذارم که شرمش را با غیرت می خورد تا از حقی دفاع کند ...
گه گاهی خودم را جای نارفیقان نیز می گذارم ، شاید که درس غیرت بگیرند و من خودم را جای تمام وجود خودم نیز می گذارم تا برای اثبات سلامتم ، جواب این بی حرمتی ها را بر آیینه دلم ثیقل دهم.

و نهایتاً جایم را به شما می دهم فقط برای یک لحظه ....
از ما که گذشت ....
ایستادیم ،
بی پروا ، می روم و می تازم در مرز بی خوابی و رویا ،
در محمل ریا ، چنان می روم که گویی نه پسی دارم و نه پیش و ، چه شگفت !
این ریا دیگران با من همواره همراه و هم پایند
باور کرده اندکه حقیقت بیش از این ریای من نیست
چگونه برهانم آنان را زین خیال این تَوَهُم
تنها فغان من است
دلشان می شکند! اگر بگویی
ببندید چشمان بی شرمتان را! حوصله شان سر می رود!
اگر بگویم باز نکنید زبانتان را حتی برای دلسوزی من
که آن من ، خود هیچ است و این هیچ ، پر شده است از من
و در نهایت این من ِ من است که می نمایاند خود را
برای هیچ و این من ،
تنها زهرا هزاران تکه شده است برای شما

? زهرا امیر ابراهیمی

 


¤ نویسنده: یغما

نوشته های دیگران ( )

ساعت 7:15 عصر سه شنبه 85/8/16

به نام خدا

اولین بخش مقالاتی رو که در وب میخوام قرار بدم ?مقاله در مورد رشته مهندسی کامپیوتر هستش .

نکته مهم:  این که این مقالات رو فقط این بار در وب برای عموم قرار میدم و از آنجا که مطمئن باشید هیچ جای اینترنت دسترسی به این مقالات وجود ندارد لذا اهمیت این مقالات بالاست و پس از این برای دوستانی که علاقه مند به ادامه فعالیت در زمینه مقاله بودند مقالات جدیدتر و بهتر منطبق با درخواستشان بصورت دقیق ارسال خواهد شد.

Monitoring scientific publications over the WWW 

transition time consideration in repeater-chains

A review of digital data acquisition hardware and software for a portable electronic nose

Communications and forum: Integrated-circuit chip databases 

Optimizing the NASA Technical Report Server

نکته ای دیگر:

-برای اینکه بخش مون فراگیرتر بشه نام بخش رو هم به گروه تحقیقات تغییر دادم .

-در دوسه روز آینده ایشالا دوسه مقاله خوب روانشناسی و مدیریتی هم برای دوستان علاقه مند خواهم گذاشت.

-دوستانی که علاقه مندند بصورت گروهی نیز مقاله ای رو ترجمه کنن اعلام آمادگی کنن تا با دیگر دوستان علاقه مند گروه های تحقیقاتی رو شکل بدیم

موفق هستید ؛ پیروز باشید


¤ نویسنده: یغما

نوشته های دیگران ( )

ساعت 6:5 عصر یکشنبه 85/8/14

به نام رحمن

این روزها هرجایی که مینشینی جوان و پیر از موضوعی حرف میزنند که شاید نه میخواهم در مورد آن چیزی بگویم و نه چیزی بشنوم! انسان واقعا از برخی رفتارهای آدمیان عقّ اش می گیره!

زهرا امیر ابراهیمی

شایع ترین تیترهایی که بخصوص در این روزها فراوون توی اینترنت هست:


اخبار زهرا امیر ابراهیمی در فیلم سکسی دختر شوکت

زهره بازیگر نرگس و فیلم سکسی

دانلود فیلم سکسی زهره با کیفیت بالا!!!

عکس زهرا امیر ابراهیمی

 دختر شوکت و خودکشی

و هزاران دست از این قبیل...

می باشد که متاسفانه نمیدونم تا کی باید این ها رو دید و خوند اونه م بعنوان تیتر اول خیلی از وب ها و وبلاگ ها!

این چند خطی که مینویسم نه برای دفاع و تبرئه این بازیگر و نه برای محکومیت او خواهم نوشت که فقط برای این مینویسم تا روح انسانیت را در انسان هایی زنده کنم که اینک چشم بر همه عیوب خود بسته اند و عیبی را به کسی آنچنان نسبت میدهند گویی خود در صحنه ماجرا حاضر بوده اند!!!

بهرحال زهرا امیرابراهیمی یک انسان!،بازیگر مطرح و خوش سابقه! ، و یک مخلوق خدا! است که پس از فراموشی همه این ها(انسان بودن،سابقه خوب و مخلوق خدا بودنش) شاید بتوان درباره او حرفهای نامربوط را به سادگی به زبان آورد.

 

البته نمیتوان از بشری که در مواقعی جز خود و نفسش را میبیند انتظار زیادی داشت اما باید گفت که واقعا چقدر آبروی انسان ها برای ما ارزشمند است؟

در روایتی است که شخصی پیش رسول خدا آمد و خبر آورد که در فلان جا دونفر در حال زنا هستند .

حضرت رسول (ص) امیرالمؤمنین که جان عالم به فدای او را برای تحقیق فرستادند.ایشان وقتی برای جستجو رفتند وقتی به محل گفته شده رسیدند،چشمان خود را بستند و دستانش را به دیوار کشیدند و برگشتند .رسول اکرم از ایشان پرسید نتیجه چه بود؟ ایشان فرمودند که بنده چیزی در آنجا مشاهده نکردم!!!!

وقتی در اسلام برای حفظ آبروی مسلمانی ،امام معصوم اینچنین برخورد میکند جرم کسانی که فیلم یا عکس و ... را در مورد کسی که شباهت زیادی به او دارد پخش میکنند چقدر بزرگ است؟

اصلا سوال اینست :گیریم که بازیگر این فیلم مستهجن همان بازیگر سینما باشد آیا وظیفه همه مردم است که بپاخیزند و اینچنین با نیت خالص و بسم الله!!! مشغول دیدن فیلم مستهجن شوند و علاوه برگناهع غیبت و تهمت و عیب پراکنی این گناه بزرگ(دیدن چنین صحنه هایی) را نیز البته برای رضای خدایشان!!! به بار گناهانشان بیافزایند؟

مطلب اینست که متاسفانه ما راه گم کرده ایم وگرنه اینچنین نیست که هر کسی به همین سادگی آبروی هر فردی را ببرد آن هم در وسعتی که فرد بعنوان یک بازیگر مطرح شناخته شده است

نمیدانم چرا در چنین مواقعی است که یاد فیلم قدمگاه می افتم و حتم دارم تک تک کسانی که اکنون اینچنین با حرف زدن های گناه آلود و قصد های پلید خود سعی در از بین بردن شخصی دارند همانانی هستند که هنگام دیدن فیلم قدمگاه نسبت به تک تک آدم های آن روستا احساس نفرت میکنند غافل از اینکه اکنون خود در حال انجام کار آنان بگونه قرن ?? ام هستند.


¤ نویسنده: یغما

نوشته های دیگران ( )

ساعت 2:47 عصر چهارشنبه 85/7/26

به نام خدا

ایشالا قراره از امروز بخش جدید تحقیقات رو توی وبلاگ آروم آروم راه اندازی کنم.

در این بخش خیلی چیزها قراره بیاریم.

تحقیقات در زمینه مدیریت مالی ، راهنمای کارشناسی ارشد و ... .

هرچند اسم این بخش رو تحقیقات مدیریت مالی گذاشتم اما میخواهیم توش از رشته ها و گرایش های مختلف هم مطلب بیاریم .درحقیقت این اسم نماد کارمونه!

راستی برخی تحقیقات به زبان انگلیسی و برخی هم فارسی خواهد بود.

پس به نام خدا به یاری حضرت دوست و برای رضای او،یاعلی!


¤ نویسنده: یغما

نوشته های دیگران ( )

ساعت 10:37 صبح دوشنبه 85/7/17

نمایشگاه قرآن؛مصلای دل


مصلای تهران،‌باز هم عطر روحانی خود را با شمیم معرفت الهی قرآن درآمیخته است. و اینگونه است که در ماهی که ریسمان الهی شیطان آزار و نور معرفت حق عالمتاب گشته است،ارض سخت جایگاه قدوم تراب گونه عبادالله شده است و صوت داوودی قرآن از هر سو و جلوه های ربانی هنر الهی از هر جهت چشم انداز ویژه به معراج قلب روحانی داده است.
شاید اگر در مقام قیاس با سال گذشته برآییم به نسبت می توان کاهش کمی و کیفی را در تعداد مردم و نوع منشورات موسسات مختلف دید.

یکسال از شلوغی های همیشه مزاحم مصلی که چند روز به بهانه نمایشگاه قرآن سال 84 همراهمان بود گذشته است و اینک در سالی جدید جوری قدم برمیدارم که اقلا تغییری در نوع گام برداشتنم در این یکسال داشته باشم.
ورود به مصلی؛‌ راه طولانی ؛ اما همان مقصد!
حاشیه ها:
ابتدای ورود به مصلی: آه من طول الطریق!!!
در صحن مصلی: ایکاش اینجا نیز مانند حسینیه جمارانت زود و کوچک و محقر ساخته می شد تا این همه چشم های نامهربان به نیش و کنایه به آن گلدسته ها که کی از عظمتت را نیز نخواهند توانست نشان دهند روا نباشد.
حضور در سالن:5شنبه است ولی سالن خلوت است حداقل سال گذشته در چنین روز و ساعتی خیلی ازدحام داشتیم!
ازدحام داشتیم!
حضور در غرفه:ابتدا از دور اوضاع و احوال غرفه رو ورانداز کردم، هی بدک نیست اما ...
اما:غرفه مون نسبت به پارسال ظاهرا کوچکتره اما زشت تر هم شده!
ورود:اول ورود به غرفه هنوز توی حال و هوای خودم و صدای قرآنهایی که می اومد بودم که یه دفعه دیدم چند تا خانم پشت به من هستند فکر نمیکردم از بچه های ما باشند چون قرار بود خادم حسین اونجا باشه که اونم نبود!
نگاه اول: تا اومدم برگردم نگاه خانم گل برگشت و بالاخره انجمن ها رو هم دیدیم!
سلام!:پس از سلام و علیک با ایشون متوجه حضور خواهرشون و خانم توسلیان هم شدم و سلام علیک کردیم اما بازهم خادم حسین کجاست؟
خادم حسین:خادم حسین نبود!غرفه خلوت بود! خانم ها هم سرشون در کار خودشون، بهترین راه رو بازدید سایر غرفه های نمایشگاه دیدم.دنبال کتاب خوب می گشتم،خوب کتاب بود ولی کتاب خوبی که من میخواستم نبود.
کتاب:کتاب های خوب چاپ سالهای گذشته فراوان بود اما کتاب جدیدی بجز یکی دومورد که خریدم گیر نیاوردم
بازهم خادم حسین:سلام خادم! این بار که برگشتم اومده بود و خیلی باهم صحبت کردیم در موارد مختلف و آخرش هم یه شعر قشنگش رو زیباتر نوشت و هدیه داد ...


¤ نویسنده: یغما

نوشته های دیگران ( )

ساعت 10:37 صبح دوشنبه 85/7/17

سوالی از طرف تسنیم در انجمن مطرح شده بود که  اینگونه پاسخ دادم.
^لطفا بگید که در خرید یک کالا به چه چیز هایی توجه می کنید. آیا داخلی یا خارجی بودنش براتون مهمه ؟؟ و چرا؟؟؟^

به نظر من در خرید کالا کیفیت مهم تره از داخلی و خارجی بودنش و الان هم دیگه مث سابق نیست که اکثر مردم فکر کنن خارجی ها بهترن!
در ضمن برای خرید کالا به چند چیز مهم باید دقت کنیم:
1-مارک
2-تاریخ تولید و تاریخ انقضا(در صورتی که کالای دارای تاریخ مصرف باشه)
3-گارانتی
4-خدمات پس از فروش
5-شرکت تولید کننده

^ به نظرتون خرید اجناس ساخت داخل کشور تا چه حد می تونه اهمیت داشته باشه و چقدر ایرانی ها این مسئله رو رعایت می کنند؟؟؟ ^
ببینین این مسأله خیلی مهم هست و میتونه باشه یعنی به نوعی اقتصاد وابسته به تولید هست و تولید داخلی هست که موجب رونق میشه اما همه اینها در صورتی هستش که رفاه مردم همسو با رونق اقتصادی بخواد جلو بره و این هم وقتی اتفاق می افته که کیفیت کالای داخلی رفاه رو ایجاد کنه برای مردم.


^وقتی یک کالایی خارجیش بهتره چکار کنیم؟؟؟ آیا عمر مفیدی که برای ما داره رو در نظر بگیریم یا اقتصاد کشور رو؟؟؟ ^

به نظر من در حالت مساوی یا نزدیک به مساوی که یه کمی کالای داخلی ضعیف تره میشه کالای داخلی رو خریداری کرد اما در مجموع با تفاوت فاحش کیفیت صد در صد کالای داخلی باید خریداری بشه .
ممکنه در نگاه اول فکر کنین که به ضرر اقتصادمون داریم کار میکنیم اما این نکته رو باید بدونین که با نخریدن کالای کم کیفیت داخلی،تولید کننده داخلی هم مجبور به ورود به بازار رقابتی با خارجی ها میشه و تولیداتش رو بهبود خواهد بخشید.

ممنون از طرح سؤال خوبتون


¤ نویسنده: یغما

نوشته های دیگران ( )

ساعت 9:13 عصر یکشنبه 85/7/9

به نام خدا
1- ماه مبارک رمضان رو تبریک میگم
2- تأخیر در اعلام برنامه ها رو به حساب مشغولیت کاری و درسی و ورزشی بذارید.
3-در این برنامه ها سعی شده از شیر مرغ تا جون آدمیزاد برای همه برنامه موجود باشه .امیدوارم این نوع برنامه
ریزی برای شما دوستان هم جالب باشه و نظراتتون رو بگید.


* نکته مهم:
1-این برنامه ها کلی بوده و برنامه ریزی جزئی تر نیز بزودی برای شما دوستان اعلام خواهد شد.
2- همکاری و کمک همه دوستان برای اجرای این برنامه ها موجبات رشد فردی خودمان و کلی انجمن و سودآوری خواهد بود.


برنامه ها در چند محور کلی می باشندادامه مطلب...

¤ نویسنده: یغما

نوشته های دیگران ( )

ساعت 9:13 عصر یکشنبه 85/7/9

حلول ماه عشقبازی با رب الرحمان را به عاشقان او، و ماه عبادت های سحرگاه را به عابدان و ماه پرهیز و چشم پوشی را به زاهدان و ماه انابه و بازگشت را به عاصیان درگاه محبت حضرت عشق تبریک عرض میکنم

راستی:

همه میگویند که در سحر های این ماه حال و هوای خوب و زیبایی دارند آیا تاکنون از یک ولی خدا نیز در این مورد پرسیده ایم؟


¤ نویسنده: یغما

نوشته های دیگران ( )

ساعت 9:13 عصر یکشنبه 85/7/9

عشق عشق عشق:

عشق آن چیزی نیست که عاشق بدان افتخار کند

عشقی رنجی است که معشوق می برد تا عاشق خام را پخته کند تا او را از خواب غفلت بیدار کند و بسیار رنج می کشد و سپس او را به خواب نادیدن معشوق می برد ...

شمس الحق تبریزی.....بیداری و شب خیزی

نکته:

 در عشق هیچ شکستی نیست و اگر هم فرض کنیم که باشد این معشوق است که شکست می خورد
عاشق شکستی ندارد
عاشق اگر چیزی داشته است تقدیم معشوقش کرده است و اگر از او چیزی باقی مانده باشد لیاقت همدمی معشوق را نخواهد داشت
اگر عاشق،عاشق باشد می گوید:
جان من فدای کسی که یک نفسش را به تمام عمر همه عالمیان نمی دهم
یامولا


¤ نویسنده: یغما

نوشته های دیگران ( )

ساعت 9:13 عصر یکشنبه 85/7/9

^نظر مهمان صندلی داغ(خانم شوق پرواز) درمورد یغما:
یکی دیگه از مدیران محترم که من رو به یاد اولین روزهای آشناییم با برسا می اندازن و اون اوائل از مشوقان من برای موندن و فعال تر شدن بودن ( شاید به صورت غیرمستقیم )
سوال: چرا کم پیدایین ؟
و در کل چرا ؟^

و اما پاسخی مجمل:

1- بنده تا زمانی که در برسا باشم مشوق دوستان فعال خواهم بود !
2-کم پیدایی ملاک نیست کم فعالیتی بده، هرچند زیاد نمیتونم آن باشم اما سعی میکنم کمک فکری به انجمن بدم .
3-سوال آخرتون یه کمی جالب بود چون جوابش اینکه چونکه زیرا!!!!
(میدونم یه تعدادی از برسایی ها حالا حالاها نخواهند فهمید که باید بپرسند!همون دردی که هنوز هم یک نفر این کار رو نکرده، شما هم بپرسید چرا تا بازهم بگویم چونکه زیرا!!)


¤ نویسنده: یغما

نوشته های دیگران ( )

<      1   2   3   4   5      >

خانه
وررود به مدیریت
پست الکترونیک
مشخصات من
 RSS 

:: بازدید امروز ::
16

:: کل بازدیدها ::
104704

:: درباره من ::

پاییز 1385 - نوشته های یغما

:: لینک به وبلاگ ::

پاییز 1385 - نوشته های یغما

:: اوقات شرعی ::

:: لینک دوستان من ::

خاطرات یک حاج آقا
خاطرات برسا(‏خاطرات روزهایی بارانی!)
عاشق

:: لوگوی دوستان من ::



:: آرشیو ::

تابستان 1386
زمستان 1385
پاییز 1385
زمستان 1383

::وضعیت من در یاهو ::

یــــاهـو

:: خبرنامه وبلاگ ::